چـفيــه داني قبلـه ی جانت کـجاست؟ گردن فرزند شير مرتضي است
شيـــعه شيري کـز بهــاران آمـده ، از گـلــستـانِ جـمــــاران آمـده
شيعه شيري کين چنين مردان عشق ، گرد او پروانه اند و جان عشق
چـفيــه بــايــد بــوي آزادي دهـد ، بوي رهبـر ، بـوي شمشادي دهد
چـفيــه تنديس عبــاي رهبـر است ، جانماز و فرش پاي رهبـر است
مـا دعــا کرديم و رهبـر خواستيم چون خميني نور ديگر خواستيم
چشم خود را فرش پايش کرده ايم ، در دلِ شبـهــا دعــايش کرده ايم
ما دعا کرديم که او منصور باد ، هر بلا از جان پاکش دور باد
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0